Welcome to ViralTV! Freedom of content, free of Corporate Greed or Censorship.
People & Blogs
Sub Category
Şirin Amin Dünya Trendi Oldu Axı😍
Daddy Cool Boney M (Classic Back When Music Was Fun)
من تی روبرو 🫴🏻❤️ #یوتیوب_فارسی #poetry #iran #irani #عاشقانه
اهنگ عاشقانه میخوام که جونمو بدم 🥺🖤 #عاشقانه #iran #یوتیوب_فارسی #viralvideo #irani #سبسکرائب #شارت #غمگین #فالو
Ma Baker Boney M (Classic)
Dale Don Dale#aayatfajar
🔥😃 Various ways to do the Fa'arapu, the Hips Tahitian Dance move 🇵🇫💯🏆 #tahitiandance #dance #shorts
یه جا تو دلت واسه من کافیه♥️✨ #videostar #کلیپ #عاشقانه #love #videoeditingtutorial #عشق #vairal
مسابقه رقص باباکرمی ماشاااالله😂❤️ (رقص هلیا جلیل نژاد ) #persiandance #رقص_ایرانی
جانم جان به رقص دورهمی خراسان شمالی
قسمت دوم چالش رقص😍
🔥💯 Winner Pro Dancer Category 2022 #heivaiparis Tahia congrats #oritahiti #hip2022
High-Def Pooing goat
در این کانال دکلمه هایی از خودم با موضوع ادبیات و آموزش مفاهیم اخلاقی و رویکردهای مرتبط با پیشرفت شخصی را قرار خواهم داد .امیدوارم در کنار هم بیاموزیم و رشد کنیم .
هوشنگ ابتهاج(سایه):
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه، شاعر و پژوهشگر ایرانی بود. او نخستین کتابش به نام نخستین نغمهها را در سال ۱۳۲۵ منتشر کرد. از آثار دیگر او میتوان به تصنیفِ «سپیده» و غزلهای «در کوچهسار شب» و «حصار» و «ارغوان» اشاره کرد. او همچنین در رادیو در برنامهٔ گلها کار میکرد و پایهگذار برنامهٔ موسیقایی گلچین هفته بود.
______________________________
متن شعر:
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری
دانی که رسیدن هنر گام زمان است
تو رهرو دیرینه ی سر منزل عشقی
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود
دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند
بس تیر که در چله ی این کهنه کمان است
از روی تو دل کندنم آموخت زمانه
این دیده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است
دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی
دردی ست درین سینه که همزاد جهان است
از داد و داد آن همه گفتند و نکردند
یارب چه قدر فاصله ی دست و زبان است
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری
این صبر که من می کنم افشردن جان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود
گنجی ست که اندر قدم راهروان است
درد و دل یک درویش با خدا
صدا و کلیپ آوای دل